مبانی علمی در گزارش ایران 2040 دانشگاه استنفورد وجود ندارد
به گزارش مجله تانی بای، پایگاه استنادی جهان اسلام در مقابل گزارش مغرضانه ایران 2040 دانشگاه استنفورد آمریکا، با ارائه مستندات علمی و مورد اتفاق صاحب نظران به این ابهامات پاسخ داد.
به گزارش گروه علمی و دانشگاهی خبرنگاران، متعاقب انتشار گزارش مغرضانه ایران 2040 توسط دانشگاه استنفورد آمریکا که در این گزارش با استناد به آمار و مستندات غیر مستند و مغرضانه تلاش شده است پیشرفت های علمی کشورمان به ویژه پیشرفت های دو دهه اخیر کشورمان مخدوش و کم ارزش جلوه داده گردد؛ پایگاه استنادی علوم دنیا اسلام در مقابل این تلاش با ارائه مستندات علمی و مورد اتفاق صاحب نظران به این ابهامات پاسخ داده که این پاسخ از نظرتان می گذرد:
پروژه ایران 2040 دانشگاه استنفورد در سال 2016 در دانشگاه استنفورد آغاز شده است. بر اساس اطلاعات مندرج در وب سایت مربوطه، پروژه ایران 2040 دانشگاه استنفورد تلاشی دانشگاهی با هدف ترویج مطالعات کلان نگر مالی و فنی در حوزه توسعه پایدار و بلندمدت ایران است. دست اندرکاران این پروژه معتقدند این پروژه دانشگاهی بر اساس تحلیل داده های کمی و با استفاده از نگاهی آینده نگرانه، به بررسی روندهای حاکم بر ایران در حوزه های جمعیت شناسی، اقتصاد، انرژی، آب، کشاورزی و سیستم های مالی می پردازد. دسترسی به گزارش های این پروژه رایگان است و آینده پژوهان و دیگر علاقه مندان به بررسی روندهای حاکم بر آینده ایران می توانند از این گزارش ها استفاده کنند.
در زمستان 1397 گزارشی توسط برخی مجریان این پروژه با عنوان خروجی علمی ایران: کمیت، کیفیت و فساد منتشر شده که در آن به بررسی کمیت و کیفیت تولیدات علمی ایران پرداخته شده است. در این گزارش که داده های آن از پایگاه استنادی اسکوپوس در بازه زمانی 1997 تا 2018 استخراج شده است تحلیل هایی آمده است که بعضاً پیشرفت ها و دستاوردهای علمی کشور را در این بازه زمانی 20 ساله به چالش کشیده و به نوعی آنها را کم رنگ و کم اهمیت جلوه داده است.
از این رو باتوجه به کاستی ها و ضعف های موجود بر روی بخش های مرتبط بر حوزه علم سنجی این پروژه، نکاتی چند که مورد غفلت نویسندگان آن واقع شده که در این متن سعی شده به طور خلاصه این موارد بیان و نقد شوند:
الف) بحث کمیت و کیفیت تولیدات علمی جمهوری اسلامی ایران
در این گزارش آمده است که تولید مقاله در ایران طی این دو دهه از یک هزار مقاله در سال 1997 به 50 هزار مقاله در سال 2018 رسیده است و میزان انتشار سالانه مقالات ایران طی بازه زمانی یادشده، 50 برابر شده و سهم ایران به 2، 6 درصد تولیدات دنیای رسیده است و لیکن کیفیت تولیدات علمی ایران، در طول زمان در بسیاری از زمینه ها تغییرات قابل توجهی را نشان نمی دهد. همچنین ادعا شده است که در آمارهای برونداد علمی ایران صرفاً توجه به کمیت و تعداد می گردد و از کیفیت خبری نیست.
آنچه که در گزارش حاضر مورد غفلت واقع شده است بررسی وضعیت کیفی از منظر مقالات پراستناد (Highly cited papers) و مقالات داغ (Hot papers) و نیز مقالات برتر (Top papers) می باشد. مقالات برتر (و یا یک درصد برتر) سهم مهمی از علم روز بوده که جهت توسعه علمی در سطح بین المللی را نشان می دهد و درواقع به دو دسته مقالات پراستناد و مقالات داغ تقسیم می گردد. طلایه داران علم مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس (ESI) معتبرترین مجلات بین المللی را به 22 رشته موضوعی تقسیم نموده و بر حسب تعداد استنادهای دریافت شده، مقالات پراستناد را معرفی می کنند. این شامل یک درصد از مقالات دنیا در طول ده سال گذشته می گردد، اما مقالات داغ، مقالات تنها یک دهم درصد از مقالات برتر در دو سال اخیر را تشکیل می دهند و باید در نظر داشت که انتشار این دسته از مقالات ساده نیست.
آمار موجود در طلایه داران علم مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس (ESI) حاکی از آن است که پژوهشگران کشور در چند سال اخیر باتوجه و تأکید بر کیفیت توانسته اند سهم کشور از مقالات یک درصد برتر دنیا را به موازات رشد تولید علم کشور افزایش دهند.
به نظر می رسد علت این غفلت مجریان پروژه 2040 استفاده صرف از داده های پایگاه اسکوپوس است که در آن شاخص هایی نظیر مقالات داغ و برتر و یا حتی پژوهشگران برتر وجود ندارد. به طورخاص یکی از محورهای گزارش، موضوع توجه به بزرگ نمایی کمیت و غفلت از کیفیت در انتشار مقالات ایران است که البته در این مورد نیز بیش از اندازه سیاه نمایی شده چرا که داده ها و آمارهای موجود در مورد مقالات برتر ایرانی به ویژه آن چه که در پایگاه بین المللی مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس (Analytics Clarivate) آمده، همچون مقالات پراستناد، مقالات داغ و پژوهشگران برتر حکایت از رشد روزافزون کیفیت مقالات و انتشارات ایرانی در سال های اخیر دارد.
طبق داده های این پایگاه در حال حاضر در مجموع تعداد 1952 مقاله برتر (Top papers) و 104 مقاله داغ توسط پژوهشگران ایرانی منتشر شده که این تعداد 3، 2 درصد کل مقالات داغ دنیا بوده است. به همین دلیل شاخص هرش (H-index) جمهوری اسلامی ایران که به عنوان یکی از معیارهای کیفی در ارزیابی تولیدات علمی موردتوجه قرار می گیرد در 20 سال گذشته از 96 به 284 افزایش یافته است و این به معنای ارتقای کیفیت و اثربخشی جایگاه علمی کشور نیز بوده است.
به طور خاص در جدول 1 مقایسه کمی از میزان مدارک انتشار یافته، مقالات داغ و مقالات پراستناد در سال 2018 به ترتیب در دنیا، کشورهای اسلامی (57 کشور)، منطقه خاورمیانه (17 کشور) و ایران نشان داده شده که این اطلاعات در تاریخ 24 اردیبهشت 98 از پایگاه بین المللی کلاریویت آنالیتیکس و محصولات آن استخراج شده است:
همان طور که در جدول 1 مشاهده می گردد میزان مدرک علمی انتشاریافته و ثبت شده در این پایگاه به ترتیب در دنیا، منطقه خاورمیانه، کشورهای اسلامی و ایران به ترتیب برابر با 2917755، 179243، 256417 و 53918 مدرک علمی بوده است و همچنین تعداد مقالات داغ و پراستناد در ستون های سوم و چهارم جدول نشان داده شده است.
همان طور که مشاهده می گردد تعداد مقالات علمی پراستناد دنیا، منطقه خاورمیانه، دنیا اسلام و ایران در سال 2018 به ترتیب برابر با 16948، 1409، 1431 و 452 مدرک بوده و نیز تعداد مقالات داغ دنیا، منطقه خاورمیانه، دنیا اسلام و ایران به ترتیب برابر با 1693، 184، 178 و 68 مدرک بوده است. باتوجه به این آمار، رتبه و سهم ایران از نظر تعداد انتشار مدارک، مقالات داغ و مقالات پراستناد در دنیا، منطقه و دنیا اسلام در جدول 2 نشان داده شده است:
در ادامه از جدول 2 ملاحظه می گردد که براساس تعداد مدرک ثبت شده در سال 2018 ایران با سهم 85/1 درصد در دنیا رتبه 16، با سهم 21 درصد در دنیا اسلام رتبه اول و نیز با سهم 30 درصد کل علم در منطقه خاورمیانه رتبه اول را دارد (شکل 1). به عبارت دیگر حدود 30 درصد از حجم مدارک علمی انتشار یافته در خاورمیانه در سال 2018 توسط پژوهشگران جمهوری اسلامی ایران تولید شده است.
این در حالی است که از منظر کیفی در دو شاخص مقالات داغ و نیز مقالات پراستناد وضعیت ایران نیز مناسب تر است. به طوری که 4 درصد مقالات داغ دنیا و نیز 38 درصد مقالات داغ دنیا اسلام و 37 درصد مقالات داغ منطقه خاورمیانه توسط پژوهشگران ایرانی تولید می گردد (شکل 2). همچنین سهم ایران در تولید مقالات پراستناد در دنیا 2، 7 درصد، دنیا اسلام 31، 6 درصد و منطقه خاورمیانه 32 درصد است. این امر نشان می دهد که پژوهشگران جمهوری اسلامی ایران به خصوص در چند سال اخیر توجه ویژه ای به کیفیت مقالات و نتایج پژوهشی خود دارند.
همچنین بر اساس داده های پایگاه مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس کشورمان توانسته از نظر میزان استنادات دریافتی در سال های اخیر به جایگاه اول در میان کشورهای اسلامی و منطقه و رتبه 21 در بین دیگر کشورهای دنیا دست پیدا کند.
بررسی پایگاه InCite این مؤسسه حاکی از آن است که در بازه زمانی 5 ساله اخیر (2018-2014)، جمهوری اسلامی ایران با 994878 استناد توانسته از نظر رتبه پیش از کشورهای لهستان، روسیه، تایوان، سنگاپور، اتریش، هنگ کنگ، فنلاند و رژیم اشغالگر قدس قرار گیرد.
در همین بازه در زمینه همکاری های علمی بین المللی، کشور جمهوری اسلامی ایران با 47786 مورد همکاری بین المللی، جایگاه 33 را بین تمامی کشورهای دنیا کسب نموده است و در میان کشورهای اسلامی جایگاه دوم را کسب نموده است.
از نظر میزان انتشار مقالات و مدارک علمی دانشمندان ایرانی در مجلات با کیفیت چارک اول (Q1)، بررسی داده های پایگاه InCite نشان می دهد ایران در سال 2013 با 6915 مدرک، دارای رتبه سی و دوم بوده است اما در سال 2017 با 11467 مقاله منتشر شده در مجلات Q1 به جایگاه بیست و پنجم دنیا ارتقا یافته است.
همچنین آمار مربوط به دوره پنج ساله اخیر (2018-2014)، نشان می دهد که پژوهشگران ایرانی با انتشار 36683 مقاله در مجلات Q1 به جایگاه 29 دنیا و در میان کشورهای اسلامی در جایگاه دوم قرار گرفته اند. به علاوه شاخص دیگری که می تواند مدنظر قرار گیرد تعداد مدارک منتشر شده ایرانی در مجلات دارای ضریب تأثیر (JIF) بین المللی است.
در این راستا پژوهشگران ایرانی با انتشار 134200 مدرک در پنج سال اخیر (2018-2014) رتبه نوزدهم در دنیا و دوم در بین کشورهای اسلامی کسب نموده اند.
در حوزه فناوری های نوین جایگاه جمهوری اسلامی ایران و پیشرفت های حاصله به هیچ وجه قابل انکار نیست چیزی که نویسندگان گزارش پروژه 2040 هیچ اشاره ای به آن ننموده اند؛ به طور خاص جایگاه دنیا، دنیا اسلام و منطقه خاورمیانه در انتشار مدارک در حوزه فناوری نانو در جدول3 آمده است:
همان طور که ملاحظه می گردد از نظر تعداد مدارک ثبت شده در حوزه فناوری نانو، سال 2018 ایران با انتشار 9259 مقاله با سهم 5، 4 درصد دنیا در رتبه 4 و در دنیا اسلام و نیز منطقه خاورمیانه رتبه اول را دارد و کشورهای چین با 40 درصد، آمریکا با 14 درصد، هند با 9 درصد در رتبه های اول الی سوم قرار دارند.
بر همین اساس 40 درصد مدارک علمی کل کشورهای اسلامی در حوزه فناوری نانو و نیز 50 درصد تولید علم در این حوزه موضوعی در منطقه خاورمیانه توسط پژوهشگران جمهوری اسلامی ایران تولید می گردد (شکل 3).
این در حالی است که از منظر کیفی در دو شاخص مقالات داغ و نیز مقالات پراستناد، وضعیت ایران نیز مناسب تر است. به طوری که 10، 5 درصد مقالات داغ دنیا و نیز 52 درصد مقالات داغ دنیا اسلام و 53 درصد مقالات داغ منطقه خاورمیانه در حوزه فناوری نانو توسط جمهوری اسلامی ایران تولید می گردد.
همچنین سهم ایران در تولید مقالات پراستناد در حوزه فناوری نانو در دنیا 7، 4 درصد، دنیا اسلام 49 درصد و منطقه خاورمیانه 52 درصد است. این امر نشان می دهد که در حوزه فناوری نانو در هر دو شاخص کمی و کیفی بیش از 50 درصد فعالیت های پژوهشی دنیا اسلام و نیز منطقه خاورمیانه توسط پژوهشگران جمهوری اسلامی ایران تولید می گردد.
ضمناًً بر اساس آخرین اطلاعات موجود بیش از 276 محصول از 143 نوع مختلف در حوزه فناوری نانو توسط 130 شرکت در ایران تولید شده است. (Statnano.com)
ب) روش شناسی مورد استفاده در گزارش پروژه ایران 2040 دانشگاه استنفورد
اشکال دیگری که بر این گزارش و تحلیل های ارائه شده وجود دارد، بحث روش شناسی آن است. از آن جایی که نتایج و تحلیل های این گزارش صرفاً براساس داده های پایگاه Scopus می باشد، بالطبع از جامعیت کافی برای اظهارنظر و نتیجه گیری درخصوص بروندادهای علمی، به خصوص شاخص های کیفی این فعالیت ها، برخوردار نمی باشد.
چرا که، به همان صورتی که قبلاً نیز اشاره شد در این پایگاه در مقایسه با پایگاه کلاریویت آنالایتیکس (ISI سابق) ابزارهای تحلیلی نظیر بررسی آماری مقالات پراستناد، مقالات داغ و مقالات یک درصد برتر، دانشمندان برتر و… وجود ندارد.
این امکانات و ابزارها که معمولاً توسط متخصصان حوزه علم سنجی مورد استفاده قرار می گیرد به-ویژه آنجا که بحث کیفیت فعالیت ها و بروندادهای علمی مطرح است، در پایگاه Scopus وجود نداشته و از این نظر می تواند باعث ارائه گزارش های ناقص و خطاهای احتمالی بالا گردد. به طور خاص براساس گزارش مستخرج از مؤسسه کلاریویت آنالایتیکس (HCR)، تعداد دانشمندان برتر (پراستناد) جمهوری اسلامی ایران از 7 نفر در سال 2018 به 16 نفر در سال 2019 افزایش یافته است. (https://hcr.clarivate.com)
از دیگر کاستی های روش شناسی این گزارش، عدم لحاظ نمودن بروندادهای علمی کشور که در مجلات فارسی زبان و یا دیگر زبان ها در داخل کشور منتشر می شوند است؛ داده های این دسته از تولیدات علمی در پایگاه بین المللی ISC موجود و قابل احصا می باشد. برهمین اساس حجم انبوهی از تلاش های محققان ایران نادیده و مورد غفلت واقع شده است.
این مورد به ویژه در حوزه های علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر و معماری که روند چاپ مقاله در آنها غالباً در مجلات داخلی است، نمود بیشتری دارد.
ج) عدم وجود رابطه منطقی بین داده های مورد تحلیل و استنتاج ها
در این گزارش ادعا می گردد که از سال 2005 دولت با هدف به تعویق انداختن ورود نیروهای جوان به بازار کار ظرفیت دانشگاه ها را افزایش داده و این ظرفیت تقریباً دو برابر شده است.
با این حال برای این ادعا در مورد سیاست گذاری دولت در حوزه آموزش عالی هیچ منبع موثقی ارائه نشده است. به طریق مشابه طرح برخی مسائل دیگر بدون ذکر منبع نظیر:
- ادعای کالایی سازی آموزش عالی بدون ذکر منبع و ارائه شواهد لازم برای چنین نتیجه-گیری.
- ادعای تبدیل انتشار مقاله در ایران به خودی خود به یک هدف بدون ذکر منبع و شواهد.
- ادعای علاقه مندی دانشجویان به اخذ پذیرش در دانشگاه های خارجی با تلاش برای انتشار مقاله به منظور مهاجرت.
این مسأله طوری وانمود شده که انگار تلاش برای انتشار مقاله به منظور اخذ پذیرش از دانشگاه های خارجی تنها برای دانشجویان ایرانی صادق است در حالی که این امر یکی از مهم ترین شاخص های مهم برای اخذ پذیرش از دانشگاه های خارجی توسط دانشجویان کشورهای دیگر نیز می باشد.
- ادعای بی تفاوتی مسئولان نسبت به تخلفات علمی کشور بدون ذکر منبع و شواهد.
تمام موارد فوق نشان می دهد که نویسندگان قبل از انتشار این گزارش قضاوت خود را در مسأله مورد بحث نموده به طوری که در بخش هایی از نتایج نهایی گزارش، ارتباط مستقیمی با متن اصلی گزارش ملاحظه نمی گردد.
د) ارزش گذاری اغراق آمیز واژه ها بدون رعایت رویکرد بی طرفانه علمی
در نتیجه گیری نهایی گزارش، عبارات مورد استفاده مشحون از ارزش گذاری های غیرعلمی اغراق آمیز و ناموثق بوده که بدون رعایت رویکرد بی طرفانه علمی به صورت مستمر در بخش های مختلف گزارش ذکر شده است.
استفاده از عباراتی نظیر فساد (Corruption)، تعابیری ناگوار (Dire consequences)، توهم توسعه (Delusion of development)، سو رفتار (Misconduct)، رفتار جعلی (Fraudulent behavior)، مقالات ساختگی (Fabricated papers)، وعده¬های سخاوتمندانه (Generous promises)، حباب انتشار (Bubble publicuation) و هزینه های گزاف (Massive costs) از این دسته است.
نتیجه گیری:
باتوجه به بررسی ها و مطالب ذکر شده، نتایج زیر حاصل شده است:
1- برخی ابعاد گزارش از جمله افزایش تعداد مراکز آموزش عالی و ایجاد انبوه دانشگاه های انتفاعی و غیرانتفاعی و در نتیجه تجاری سازی آموزش عالی و در کل کمی نگری به این حوزه، واقعیت تلخی است که در بازه زمانی مشخص در کشور اتفاق افتاده و قابل انکار نیست.
2- مسأله دیگر وجود تخلف های علمی و ایجاد مراکز به اصطلاح مشاوره برای ارائه خدمات متنوع و برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی (تهیه رساله و خاتمه نامه و مقالات علمی) و در نتیجه رشد بی رویه سرقت ادبی بومی و انواع دیگر تخلف های علمی بوده که یکی از آفات طبیعی و ناشی از توجه به کمی گرایی است.
با این حال برخلاف ادعای نویسندگان گزارش، سیاست گذاران آموزش عالی نسبت به این امر بی تفاوت نبوده و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری لایحه مقابله با تخلفات علمی را در سال 94 (2015) به تصویب مجلس رسانیده و به دانشگاه¬ها ابلاغ شده و در حال حاضر با این پدیده غیراخلاقی برخورد می گردد.
3- نکته قابل توجه گرایش و جبهه گیری منفی نویسندگان این گزارش (که متأسفانه همگی فارغ التحصیل کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های خوب کشور هستند) بوده به طوری که ادبیات گزارش برمبنای سیاه نمایی از کلیه فعالیت های علمی کشور در 20 سال اخیر بوده است.
این در حالی است که یقیناً پذیرش این عزیزان در دانشگاه های خارج از کشور مرهون همین فعالیت علمی و انتشار مقالاتی بوده که اکنون مورد نکوهش آنها قرار گرفته است.
درخصوص مطالب ذکر شده در گزارش، لازم است تأکید گردد که قطعاً هر کارشناس آشنا به آموزش عالی می تواند صحت برخی مطالب را تأیید نموده و نیازی به تحقیق و تعریف پروژه برای اثبات این کار وجود ندارد.
با این حال در بخش بررسی وضعیت کمی و کیفی مدارک علمی انتشار یافته توسط پژوهشگران ایران، همان طور که در بندهای الف و ب اشاره شده اشکالات عمده ای وجود دارد ازجمله:
1- فقدان تحلیلی جامع از داده های کیفی مقالات کشور به دلیل متدولوژی مورد استفاده در پروژه ازجمله عدم تحلیل انتشار مقالات در مجلات معتبر دنیا (مقالات چارک اول (Q1)، مقالات پراستناد و داغ) به خصوص در چند سال اخیر.
2- عدم وجود عملکرد علمی حدود پنجاه درصد پژوهشگران کشور در حوزه های علوم انسانی، اجتماعی و هنر در پایگاه Scopus و درنتیجه در گزارش مربوطه (البته مدارک علمی و مقالات این دسته از پژوهشگران در نشریات داخلی کشور و پایگاه داده ISC منعکس می گردد که مورد استناد این گزارش قرار نگرفته است)
3- عدم توجه به سایر پیشرفت های 20 ساله اخیر کشور در حوزه علم و فناوری به2خصوص ارتقای علوم نوین نظیر فناوری نانو، بایو، هوافضا و غیره
4- حضور چشمگیر دانشگاه 2 ها و مراکز آموزش عالی کشور در نظام های رتبه بندی بین المللی در دهه اخیر به2طور خاص در نظام رتبه بندی تایمز که در سال 2019 حدود 28 دانشگاه کشور در این رتبه¬بندی حضور داشتند و 4 دانشگاه کشور در بین 100 دانشگاه برتر آسیا قرار گرفته بودند در حالی که قبل از سال 2013 تنها یک دانشگاه کشور در این نظام رتبه¬بندی حضور داشت و در سال حاضر در منطقه و کشورهای اسلامی، ایران بیشترین حضور دانشگاه را دارد.
این امر در سایر نظام های رتبه بندی از قبیل کیو اس (https://www.topuniversities,com) و لایدن (https://www.leidenranking.com) و شانگ¬های وجود داشته و البته در هیچ بخشی از گزارش به این موضوع اشاره نشده است.
به طور کلی فقدان به کارگیری متخصین علم سنجی در اجرا و راهبری این پروژه، باعث می گردد که تحلیل های اجرا شده در حوزه علم سنجی از جامعیت کافی برای اظهارنظر و نتیجه گیری درخصوص فعالیت ها و بروندادهای علمی کل کشور و همچنین وضعیت کمی و کیفی این فعالیت ها، برخوردار نبوده و قابل اعتنا نباشد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری فارس