آتابای فیلم زنانه ای است
به گزارش مجله تانی بای، به واسطه کار کردن است که می توانیم حرف خودمان را بزنیم و تغییر را شروع کنیم. به نظرم باید تلاش کنیم، آدم بهتری باشیم و با فرهنگ است که می توانیم این را ثابت کنیم.
تینا جلالی| نیکی کریمی یکی از فیلمسازانی است که با فیلم آتابای در بخش سودای سیمرغ سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد؛ فیلمی که هم می توانیم بگوییم در فضا و اقلیم متفاوت از دیگر ساخته های این کارگردان خلق شده و هم در پاره ای نکات به مضمون بعضی فیلم هایش نزدیکی دارد. می توانیم بگوییم تنهایی، تفکر، درونیات انسان ها از سرفصل های مهم فیلم آتابای به شمار می رود. گفت وگوی ما با این کارگردان پیش روی شماست.
در آتابای دنبال چه چیزی هستید؟
در آتابای به دنبال ساخت جهانیی بودم؛ من معتقدم هر فیلمی که ساخته می شود جهانی جدیدی دارد و از زوایه و دریچه تازه ای جهانیی را برای مخاطب خلق کرده و از این منظر است که باید با آن همراه شد و برای تماشاچی می تواند جذاب باشد.
فیلم تفاوت جغرافیایی خاصی نسبت به دیگر فیلم های شما دارد آیا انتخاب این اقلیم برآمده از فیلمنامه بود یا به علاقه خودتان برمی گشت؟
مایل بودم فیلم جدیدم اقلیم متفاوتی داشته باشد و در فضای جدیدتری فیلمبرداری صورت بگیرد از آنجایی که ایران خطه های گوناگونی دارد خیلی دوست داشتم روایت فیلم جدیدم خارج از تهران بگذرد. با هادی حجازی فر که روی نگارش فیلمنامه کار می کردیم، آذربایجان را برای لوکیشن این فیلم انتخاب کردیم و از آنجایی که خود هادی حجازی فر اهل خوی هستند به آن منطقه رفتیم و از نزدیک لوکیشن را ارزیابی کردیم که به نظرم بهترین انتخاب بود، چون حجازی فر به دلیل زندگی در آنجا به فرهنگ بومی منطقه اشراف کامل داشت که این برایم بسیار مهم بود.
اشاره به هادی حجازی فر داشتید که نویسنده فیلمنامه آتابای است. در کارنامه شما همکاری با نویسنده های مختلفی از شادمهر راستین گرفته تا علی اصغری دیده می شود. خودتان هم دستی در نگارش فیلمنامه هم دارید؛ با حجازی فر چگونه برای نگارش قصه آتابای به اشتراک رسیدید؟
ابتدا با دو، سه نفر روی فیلمنامه کار کردم، نقاط اولیه داستان را نوشته بودم، اما با آن ها به نتیجه نرسیدم. با آقای حجازی فر در حین سریال ممنوعه آشنا شدم و همانجا بود که نحوه نگارشش در بازنویسی بعضی از سکانس ها و دیالوگ های ممنوعه نظرم را جلب کرد. از همین رو کار نگارش را با او شروع کردم و همکاری ما شکل گرفت.
فیلم آتابای با فیلم های دیگرتان نظیر سوت خاتمه، یک شب یا چند روز بعد به لحاظ مضمونی چقدر تفاوت دارد یا این طور سوالم را مطرح کنم که آیا تفاوت دارد یا در همان راستا قرار می گیرد؟
بله، به لحاظ خط قصه ای آتابای با فیلم های دیگرم تفاوت دارد ولی در پاره ای نکات هم به دیگر فیلم هایم نزدیک است. اگر دقت کرده باشید داستان فیلم یک شب درباره تنهایی آدم هاست آتابای هم در این جهت قرار می گیرد؛ تنهایی، تفکر، درونیات انسان ها. آتابای خیلی اگزیستانسیالیستی است. می توانم بگویم در این فیلم دیدگاهم تغییر نکرده ولی به حال هر فیلم جهانی خودش را دارد.
از این حیث می توانیم بگوییم فیلم آتابای پیچیده است؟
بله، هم پیچیده و هم بسیار درونی است. عشق و میل به زندگی در لابه لای فیلم تنیده شده است. همچنین می توانم بگویم آتابای فیلم زنانه ای هم هست. قصه و داستان زنان قوی ای که در طول فیلم ما آن ها را می بینیم یا نمی بینیم و درباره شان می شنویم. این بخشی از ایده ای بود که داشتیم؛ ماجرای زندگی مردی روایت می شود، اما قهرمان های اصلی شخصیت های زن فیلم هستند.
فیلم دیدگاهی به جهان و آدم ها دارد که شاعرانه روایت شده است. آن خشونت، دورافتادگی کاراکتر اصلی فیلم خصوصا در روستای بیرکندی که از توابع خوی است، این موقعیت مکانی به خوبی درون شخصیت اصلی فیلم ما را نمایان می کند. اینکه بعضی آدم ها هر قدر هم خشن باشند درون خوبی دارند. آتابای شخصیت اصلی فیلم ما خشن است، اما واقعیت درون او زلال است و از این منظر است که فیلم وجهه ای شاعرانه دارد.
در خبر هایی که در رابطه با فیلم منتشر می شد، خواندم که جواد عزتی برای اولین بار در این فیلم به زبان ترکی صحبت می کند و خودتان هم اشاره کردید فیلم دو زبانه است. به نظر می آید با چالش زیادی در ساخت این فیلم روبرو بودید؟
(می خندد) اساسا همه فیلم های من چالش بر انگیز هستند. شاید باورتان نشود، اما من این فیلم را با سختی خیلی زیادی ساختم. دو سال برای تحقیق زمان گذاشیتم و مدام بین خوی و تهران در رفت و آمد بودیم تا بتوانیم لوکیشن های مدنظرم را انتخاب کنیم تا بالاخره بعداز چند ماه توانستم لوکیشن فیلم را گزینش کردم.
آن هم لب مرز بود. پیدا کردن روستایی که وقایع داستان ما در آن می گذرد واقعا کار سختی بود، نزدیک به سه ماه برای فیلمبرداری هر روز به روستا می رفتیم و برمی گشتیم. زمان فیلمبرداری برای بازی بازیگران هم وسواس زیادی داشتم چه بازیگران حرفه ای و چه غیرحرفه ای یکدست شدن بازی آن ها از من وقت زیادی گرفت، مدام تمرین می کردیم تا به آنچه مدنظرم است برسم.
تمرین آن دسته از نابازیگرانی که به روستا تعلق داشتند با هادی حجازی فر بود و من هم وقتی مقابل دوربین می رفتند روتوش می کردم. جواد عزتی در این فیلم زحمت خیلی زیادی کشید و با علاقه بسیار ظاهر شد. هادی حجازی فر هم مدام دیالوگ های ترکی را با او تمرین می کرد.
جواد از لحاظ فامیلی رگه ترکی دارد، اما سال ها بود به زبان ترکی صحبت نکرده بود. در این فیلم لهجه اش متعلق به مردم شهر خوی است. در این زمینه خودش خیلی تمرین کرد و به نظرم جواد در این فیلم از پس نقش خوب برآمده است. هادی حجازی فر هم که بسیار برای نقشی که بازی کرد، تلاش و در حقیقت با آن زندگی کرد.
با این تفاسیر به نظرم این فیلم در کارنامه شما متفاوت باید باشد، قبول دارید؟
بله، جهانی متفاوتی دارد.
خانم کریمی فضای جشنواره امسال را چگونه ارزیابی می کنید؟ حواشی و اتفاقات تلخ در جامعه روی جشنواره سایه انداخته و بعضی خودشان را از حضور در این رویداد منع می کنند. شما چه نظری دارید؟
من معتقدم ما با سختی زیادی برای مردم این کشور فیلم می سازیم. ما هنرمندان خودمان وسط جامعه ایم مثل مشاغل دیگر پزشکان، مهندسان و... به گمان من عرصه هنر بسیار طاقت فرساست از این جهت که شادی و زیبایی را برای مردم به ارمغان می آورد و خلق می کند.
ما به عنوان هنرمندان هم برای مردم هستیم و هم با مردم و در هر صورت با آن ها همراه هستیم و این منافاتی ندارد. اساسا وقتی در این جشنواره شرکت می کنیم به معنای پایکوپی و جشن که نیست ما فیلمسازان فیلم ساختیم که آن را برای مردم نمایش دهیم و اتفاقا موضوعات فیلم ما از رنج ها و غصه های آنهاست.
اگر ما هنرمندان در جشنواره نباشیم پس شما روزنامه نگار هم ننویس یا پزشک هم به مطب خودش نرود و در این صورت کسی نفس نکشد. شما باید به عنوان روزنامه نگار بنویسی و پزشک هم به مطبش برود و من هم فیلم می سازم. ما همه در یک جامعه زندگی می کنیم و در غم و شادی هم شریکیم. برای جامعه کار می کنیم.
به واسطه کار کردن است که می توانیم حرف خودمان را بزنیم و تغییر را شروع کنیم. به نظرم باید تلاش کنیم، آدم بهتری باشیم و با فرهنگ است که می توانیم این را ثابت کنیم.
منبع: فرادید