درس های فارسی؛ فیلمی تکان دهنده از سینمای بلاروس
به گزارش مجله تانی بای، فیلم درس های فارسی توسط کارگردان اوکراینی، وادیم پرلمان (Vadim Perelman) ساخته شده است و بازیگرانی مانند نائول پرز بیسکایارت (Nahuel Perez Biscayart) و لارس آیدینگر (Lars Eidinger) در آن به ایفای نقش پرداخته اند.
به گزارش فرادید، فیلم درس های پارسی برای اولین بار در بخش ویژه جشنواره فیلم برلین 2020 به نمایش درآمد. وادیم پرلمان پیش از این نیز تجربه ساخت فیلمی که به ایرانی ها و زبان فارسی مرتبط باشد را در فیلم خانه ای از شن و مه (House of Sand and Fog) با بازی شهره آغداشلو و بن کینگزلی (Ben Kingsley) در کارنامه خود دارد.
حق پخش بازار جهانی فیلم Persian Lessons 2020 که محصول مشترکی از کشور های روسیه، بلاروس و آلمان است، در جشنواره برلین به چند شرکت هنری سپرده شد. فیلم درس های فارسی 2020 که برگرفته از کتاب اختراع یک زبان اثر وولفگانگ کولهاز (Wolfgang Kohlhaase) است، با الهام از رویداد هایی واقعی ساخته شده است. این فیلم همچنین کننده کشور بلاروس در اسکار و جزو نامزد های اولیه بود که به بخش نامزد های نهایی این جشنواره راه پیدا نکرد.
در این مقاله از پلازامگ با معرفی و نقد فیلم درس های فارسی 2020 همراه ما باشید. این فیلم براساس رویداد های واقعی ساخته شده و نمایش آن با واکنش های مثبتی از سوی منتقدان هنری و تماشاگران همراه بوده است.
داستان
داستان فیلم درس های پارسی در زمان جنگ جهانی دوم جریان دارد و درباره یک جوان یهودی بلژیکی است که در زمان یورش ارتش نازی به بلژیک از بیم کشته شدن توسط آن ها، وانمود می کند که هم نژاد ژرمن ها و یک ایرانی است که نامش رضا است.
این موضوع برای رضا تقلبی داستان دردسر آفرین شده و سبب می گردد تا نازی ها از او بخواهند به فرمانده شان زبان فارسی را بیاموزد چراکه فرمانده قصد دارد بعد از جنگ در تهران یک رستوران باز کرده و آنرا شخصا اداره کند. اما مشکل اینجاست که جوان یهودی بلژیکی هیچ از زبان فارسی نمی داند، پس از تخیل خود برای آموزش زبان فارسی کمک میگیرد و اینگونه داستان فیلم درس های پارسی آغاز می گردد.
فیلم روایتگر ماجرای گیلس با بازی ناهول پرز بیسکایارت است. نازی ها در سال 1942 در فرانسه اشغال شده، در کنار یهودیان دیگر، گیلس بلژیکی را نیز اسیر می کنند و به اردوگاه کار اجباری می فرستند.
گیلس برای نجات جان خود مدعی می گردد که یهودی نیست بلکه ایرانی و هم نژاد آلمان ها (آریایی) است تا از تیرباران خلاص گردد. به همین دلیل برای آموزش زبان فارسی، او را به رئیس اردوگاه که قصد دارد پس از جنگ در تهران یک رستوران اداره کند معرفی خواهند کرد.
گیلس هیچ از فارسی نمی داند، اما ناگزیر باید به رئیس اردوگاه فارسی یاد بدهد. به تدریج روابط خوب او با با فرمانده سبب حسادت زندانیان و دیگر نگهبانان می گردد و آن ها گیلس را تهدید می کنند.
ژیل برای جلوگیری از مرگ در اردوگاه کار نازی ها وانمود می کند که ایرانی است، اما این عمل او را مجبور می کند زبانی را که به آن آگاهی ندارد، به یک فرمانده آلمانی ارتش اس اس آموزش دهد تا آن آلمانی پس از جنگ بتواند در تهران یک رستوران باز کند. ژیل که قادر به گفتن یک کلمه از زبان فارسی هم نیست، باید یک زبان کامل ایجاد یا اختراع کند تا اطمینان حاصل گردد که پوشش او لو نمی رود، و این در حالی است که سوظن به او نیز در بین نازی ها افزایش می یابد.
از اینجا به بعد ژیل هر روز به افسر نازی فارسی درس می دهد و افسر کلمه به کلمه یادداشت بر می دارد و از بر می کند تا شاید فارسی یاد بگیرد. ژیل، اما باید پیش از هرچیز خود واژگان ابداعی را به خوبی یاد بگیرد تا در آموزش های بعدی دچار اشتباه و تناقض گویی نگردد. برای مثال هنگامی که برای دو واژه نان و درخت واژه ای یکسان به کار می برد، با خشونتی وحشیانه مجازات می گردد.
ژیل تا ماه های طولانی به این فرایند ادامه می دهد و واژه ها و جملات را جعل می کند، ابتدا خود حفظ می کند و بعد به افسر یاد می دهد و تا آنجا پیش می رود که با هم به همان زبان جعلی گفتگو می کنند.
الفبای زنده ماندن
یکی از نکات شاخص و هیجانی فیلم پیرامون شخصیت اصلی زمانی است که کاراکتر کوخ وظیفه نوشتن و ترجمه 40 کلمه آلمانی به زبان فارسی را به عهده ژیل می گذارد. در این لحظات کاراکتر ژیل به طور مخترعانه از نام زندانیان دیگری که به اردوگاه کار وارد شده اند، به عنوان کلمات فارسی متناظر استفاده می کند؛ بنابراین فرایند به خاطر سپردن نام همه زندانیان یهودی ورودی در اردوگاه و پیوند دادن هر یک با یک کلمه آلمانی که شرایط آن ها را مشخص می کند، یک نکته جالب در فرایند فیلم است. ژیل در این اقدام نام 2840 اسیر یهودی را به خاطر می سپارد که در غیر این صورت با سوزاندن همه کتاب های سوابق نازی ها هنگام ترک اردوگاه برای همیشه از دست می رفتند.
بنابر همین فرایند جالب، فینالِ فیلم قدرتمند است و تأثیر عاطفی شدیدی به همراه دارد. بدون تردید فیلم درس های فارسی روایتی از جنایات نازی هاست که هم لبخند به لب می آورد و هم اشکی به چشم. اگر در تیتراژ فیلم یادآوری نشده بود که این داستان به ماجرایی واقعی برمی گردد، بعید بود بتوانیم آن را باور کنیم. چرا که منظره تراژیک داستان بی شباهت به افسانه های کهن نیست.
اما نکته قابل توجه دیگر فیلم درس های فارسی، عملکرد های قابل تحسینی است که توسط دو بازیگر اصلی آن ارائه می گردد. ناهوئل پرز در نقش ژیلس چنان در کالبد نقش خود به عنوان یک یهودی فریبکارِ ایرانی نما فرو می رود که بیننده کاملاً او را باور می کند.
همچنین لارس آیدینگر نیز در نقش کوخ (فرمانده آلمانی عاشق سفر به ایران) شخصیت پیچیده خود را با کمال به تصویر می کشد. به واقع سازندگان این فیلم پیروز شده اند جناح های وحشیانه و سازش ناپذیر و گاهاً کارتونی نازی ها و همچنین لحظات مهربانی و حساسیت انسان های در حبس را به بهترین شکل ممکن به ما نشان دهند.
منبع: فرارو